سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه نشانم بده ...

آنانی که دور از تاریخند و تنها به حال و آینده خود می اندیشند، تصور می کنند خیزشی که در منطقه خاورمیانه صورت گرفته حرکتی است که دیروز و امروز ایجاد شده، غافل از اینکه این حرکت ها ریشه در گذشته دارد و شعله های آتشی پنهان و فروخفته در دل انسان هاست که اکنون شعله ور شده و اینگونه زبانه گرفته است:
"در دهه‌ى 60 میلادى تقریباً در همین کشورهاى شمال آفریقا انقلاب شد - در مصر، در سودان، در تونس، در الجزائر - لیکن دیرى نپائید؛ یا آدمهائى که در رأس کار بودند و سررشته‌دار انقلاب بودند، یک جور زیر پاشان جارو شد، رفتند، جاى خودشان را به دست‌نشاندگان دادند، یا خود آنها دست‌نشانده شدند."

اما باید دید چرا آن حرکت های دیرین ثمر نداد و در ذهن تاریخ آنگونه که باید ثبت نشد :
"زخارف دنیا انسانها را راحت که نمیگذارد؛ این وسوسه‌ها به طور دائم در دل انسان مشغول کار و فعالیتند. اگر زره و سپر تقوا نباشد، اینها در انسانها زود اثر میگذارد؛ راه‌ها عوض میشود. لذا امیدها که بر اثر انقلابها میشکفد، بر اثر ارتجاعها افسرده میشود؛ یک بهارِ زودرسى است و تمام میشود."

پس برای ثبات هر حرکتی، استقامت و استواری در هدف لازم است و تقوا و ایمان به یاری حضرت حق ...
ما نیز سال ها پیش خیزشی داشتیم و با عنایت الهی و استواری مردم آن را به ثمر نشاندیم و باید با همان استواری و تقوا در راه حفظ آن قدم برداریم؛ وگرنه تاریخ دوباره تکرار خواهد شد :
"خصوصیت این انقلاب عظیم اسلامى که شما ملت ایران راه انداختید، این بود که به فضل الهى آن بهار تا امروز خزان نداشته. این ایستادگى، این ثبات، این تداوم، این پایبندى به ارزشها و اصولى که انقلاب براى این مردم آورد، همان چیزى است که امیدها را در دلهاى ناظران در سرتاسر دنیائى که مى‌بینند و نگاه میکنند، پایدار میکند. این اتفاق در انقلاب ما افتاده است."

بحرین - امام خامنه ای

دشمن نیز رمز پیروزی ما را دریافته و با هر حربه و وسیله ای سعی در شکستن و سست کردن آن دارد. نباید بگذاریم ارزش هایمان به دست فراموشی سپرده شود.
نباید بگذاریم وحدتمان سست شود. نباید بگذاریم امیدمان را از ما بستانند. نباید اجازه دهیم تکیه مان به منبع الهی را بگیرند. نباید دچار غرور شویم و با خیالی آسوده زیست کنیم و از ادامه راه غافل باشیم :
"نه اینکه ما بخواهیم همین طور منم منم کنیم، به خودمان غره شویم، بیخودى افتخارهاى پوچ به خودمان نسبت دهیم، هى بگوئیم بله، فلان کشور از ما یاد گرفت، فلان کشور از ما یاد گرفت؛ نه، هیچ کشورى از کشور ما یاد نگرفت؛ لیکن این به طور قطع وجود دارد که آن بذر امیدى که در دل ملتها ریخته شد و کاشته شد و آبیارى شد و روئید و گل کرد، ناشى از ایستادگى ملت ایران بود."

ما انقلابمان را به آسانی به دست نیاورده ایم که به آسانی از دست بدهیم، خون ها برای آن ریخته شده، خون هایی که سرخ ترین بودند  و بهترین ... برای پاسداشت خون های هدیه شده، و برای حفظ و تداوم راه و آرمانشان، ایستادگی و توسل به ائمه اطهار (علیهم السلام)، و در این زمان، دل دادن به فرمان ولی امر مسلمین است و بس ...
"اگر ملت ایران عقب‌نشینى میکرد، اگر ما از شعارهامان دست برمیداشتیم، اگر در مقابل هارت و پورت استکبار جهانى و تهدیدهاى استکبار و فشارهاى استکبار زانومان خم میشد و می لرزید، این گل هاى امیدى که در دل ملت ها روئیده بود، پژمرده می شد و باقى نمی ماند. ایستادگى شما بود که اجازه داد این نهال هاى امید بارور شود؛ و این اتفاق افتاد؛ و این به برکات معنوىِ الهى است که از طریق اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) و نام مبارک زهراى اطهر و نام مبارک حضرت بقیةاللَّه و توجهات این بزرگوار براى ما حاصل شده؛ اینها را باید نگه داریم؛ اینها را باید دو دستى براى خودمان حفظ کنیم. این توجه را، این توسل را، این توجه به اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) را، این از خدا دانستن را، به خود غره نشدن را باید براى خودمان نگه داریم."

اکنون نیز وظیفه مان یاری و همفکری است، امید دادن و حمایت است، انتقال تجربه و راهکار است ...
اگر آرزوی یاری مولایمان حضرت صاحب الزمان را داریم، اگر ادعای سربازی نایب برحقش را داریم، این وظیفه ایست که در این زمان و در قبال ملت های مظلوم بر ذمّه ما نهاده شده و نباید از آن تغافل کنیم که در پیشگاه خدا و مولایمان مسئولیم ...

:: والسلام علی من التبع الهدی ...

-------------------------------------------------------------------
پ.ن : متن های نقل شده، از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با شاعران و ذاکران اهل بیت به مناسبت میلاد حضرت زهرا و آزادسازی خرمشهر است.


امشبى را شاد بودیم در میلاد بانوى دوعالم، دخت نبى اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم)
امشبى را شاد بودیم از شادى مادر و شیرینى لبخندش
امشبى را شاد بودیم به شکرانه نعمت مادرى که در کنارمان است
و مادر ...
امشبى را شاد بود از شادى فرزندانش
از اینکه فرزندانش در صحت و سلامت در کنار اویند
و به خود میبالید وقتى قامتشان را به نظاره نشسته بود ...
اما ...

بحرین

اما امشبى را آن سوى این کره خاکى
کمى دورتر ولى در همسایگى مان
فرزندانى بودند که دست ظلم مادرشان را از آنان ربوده بود!
و یا دیوار جدایى و اسارت میانشان کشیده بود ...
و مادرانى بودند که در حسرت شنیدن خبرى از سلامتى فرزندانشان زانوى غم در بغل داشتند
و یا به یاد فرزند بى گناهشان که در سینه خاک جاى گرفته اشک مظلومیت به دامن مى فشاندند ...
سخت است تصور دورى فرزند از مادر
و سخت تر، تصور دورى مادر از فرزند!
تا چه رسد به تحمل آن ...
:: تقدیم به مادران مظلوم و داغدار و رنج کشیده بحرینى

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن : اللهم عجل فى فرج مولانا صاحب الزمان ...


برای خوشحال کردن مادرت به فکر هدیه مادی نباش
یقین بدان اولین کسی که از این کار ناراحت می شود مادر است!
برای شادیش تنها لبخندی از تو کافیست،
او را در آغوش بگیر، بوسه ای بر گونه ها و پیشانیش منقوش کن،
به اوج میرسد،
بی جهت نیست که بهشت زیر پای مادران است ...

میلاد نور زهرا

--------------------------------------------------
پ.ن 1 : وقتی از ته دل خنده روی لبات میاد تو دل مادرت قند آب می کنن ...
پ.ن 2 : چند بار متن عوض کردم تا بگم دعای مادر چقدر سریع مستجاب میشه، تا بگم وقتی برای رضای خدا با تمام خستگی و گرفتاری تلاش میکنی تا دل مادرت رو با حتی ساده ترین کارها به دست بیاری خدا چطوری اجر این ساده ترین کارت رو میده ...
پ.ن 3 : امروز روز من نبود ولی هم از مادرم هدیه گرفتم هم از خدا : شادی و شعف بی حد مادرم ... و سفر کربلا، هدیه از خدا ...
پ.ن 4 : پانوشت ها بیشتر از خود متن شد ولی دعا کنید رفتنی بشیم ...


اوایل دی‌ماه هشتاد و هفت بود که رژیم اشغال‌گر قدس دست به قتل عام مردم مظلوم غزه زد و قلب ملت آزاده‌ی دنیا را جریحه‌دار کرد.
درپی این فاجعه‌ی هولناک، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ولی‌امر مسلمین جهان، ضمن محکوم‌کردن شدید این اقدام، سکوت و بی‌اعتنایی سازمانهای جهانی و برخی دولتهای عربی را زمینه‌ساز این جنایات خواندند و با اعلام روز دوشنبه نهم‌دی‌ماه 87 به عنوان عزای عمومی، همه مجاهدان فلسطینی، ملتهای مسلمان و آزادیخواه، علما، روشنفکران و رسانه‌های جهان اسلام را به ادای مسئولیت بسیار سنگین خود در مقابله با جنایات صهیونیزم خونخوار فراخواندند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/home/1390/1390023121498ff2c.jpg

پس از آن بود که عده‌ای از جوانان کشورمان تصمیم‌گرفتند از سه‌شنبه دهم دی‌ماه 87، برای اعزام به غزه در فرودگاه مهرآباد تهران تحصن کنند.
دلایل و انگیزه‌ی این جوانان برای آغاز حرکت، شرح اتفاقاتی که در ترمینال یکم فرودگاه مهرآباد روی داد، دلیل پایان تحصن و واکنش رهبر انقلاب به این حرکت، در قالب مستندی صوتی با عنوان «نقطه رهایی» منتشر شد.
این مستند 12 دقیقه‌ای، که از بین بیش از 10 ساعت صوت شامل گفتگو، برداشت صوتی از تحصن و دیگر قطعات تدوین شده است، همزمان با حرکت بیداری اسلامی ملت‌های منطقه خاورمیانه در اختیار علاقمندان قرار می‌گیرد.

از اینجا بشنوید و دانلود کنید: < classid="clsid:166b1bca-3f9c-11cf-8075-444553540000" width="340" height="25" codebase="http://download.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/director/sw.cab#version=8,5,1,0"> < classid="clsid:166b1bca-3f9c-11cf-8075-444553540000" width="340" height="25" codebase="http://download.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/director/sw.cab#version=8,5,1,0">
چند قطعه از تصاویر این تحصن:


http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/12512/pic/01.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/12512/pic/02.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/12512/pic/03.jpg
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/12512/pic/04.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/12512/pic/05.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/12512/pic/06.jpg
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/12512/pic/07.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/12512/pic/08.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/12512/pic/10.jpg
:: به امید ظهورش ...
-----------------------------------------------
 

سکانس اول : اردوگاه نیروهای بعثی - خرمشهر ؛ 2 فروردین 90
بعد از چند روزی که از اقامت بچه ها در اردوگاه می گذرد، قرار است امروز چرخی در شهر بزنند. بچه ها منتظر صبحانه هستند که دایی زنگ میزند : "صبحونه حاضره، الان میاریم، خوردید سریع حاضر بشید بریم موزه دفاع مقدس"

سکانس دوم : موزه دفاع مقدس - خرمشهر ؛ همان روز
دایی با آمبولانس از راه می رسد. دو نفری جلو نشسته و بقیه عقب آمبولانس خود را جا می دهند. بچه ها در حال تماشای خیابان های شهر هستند و بعد از چند دقیقه تصویر کارون جلوی دیده آنها قرار می گیرد و آمبولانس می ایستد.
بچه ها : "دایی میشه شما بی زحمت راوی ما بشید؟"
همه به دنبال دایی راه می افتند. نویسنده و دوستش از جمع جدا شده و با دقت تمام، هر آنچه در موزه هست از نظر می گذرانند.
نگاه نویسنده از میان آن همه میراث موزه به دفترچه ای گره می خورد!

شهید فتح الله ارجعی

صفحه اول دفترچه نوشته بود : "زین دو هزاران من و ما، ای عجبا من چه منم! گوش بده عربده را، دست منه بر دهنم"
فتح الله إرجعی ...
افکار نویسنده : "عجب نام فامیل با مسمایی ... دو برادر و یک خواهر شهید ..."

سکانس سوم: منزل در حال دیدن برنامه راز - امشب
سردار قاسمی در حال گفتن نام سر ستون های مرحله چهارم عملیات آزادسازی خرمشهر است، اسمی را به زبان می آورد که گوش های نویسنده را تیزتر می کند : "حمید إرجعی معاون گردان تیپ 22 بدر ..."
تصویر دفترچه و شعر داخل دفترچه در ذهن نویسنده نقش می بندد : "چقدر دلنشین بود آن دو بیتی ... "

سکانس چهارم : برادرانِ إرجعی
شهید سید فتح الله إرجعی
متولد : 1340 خرمشهر
محل عروج : خرمشهر

تاریخ عروج: چهارم اردیبهشت 1360

وصیت نامه شهید :
خدایا من به هیچ کس امید ندارم برای آخرتم و برای دنیایم و بر امروز فقر و بیچارگیم و جز تو کسی مرا از گناهانم خالی نمی کند. آه مادر افتخار کن پسرت تا خون در رگهای بدنش جریان دارد دست از حمایت امامش بر نخواهد داشت و چه خوب است که انسان در راه هدف الهی اش شهید شود.

شهید سید حمید إرجعی
متولد : 1337 خرمشهر
محل عروج : خرمشهر - نخلستان عرایض
تاریخ عروج : دهم اردیبهشت 1361 عملیات بیت المقدس
وصیت نامه شهید :
حضرت علی(ع) میفرماید: گرامی ترین مرگ کشته شدن است. از برادران می خواهم که به هیچ چیز فکر نکنند جز لطف و رحمت پروردگار چون در دنیا و آخرت چیزی به فریاد ما نمی رسد بجز رحمت خدا.

------------------------------------------------------------------------------
پ.ن : لینک تصویر اصلی دفترچه یادداشت شهید ارجعی


ناگفته هایی از سفر خرمشهر مانده بود، مانده بودم چگونه بیانش کنم که حق کلام ادا شده باشد!
اولین باری که برای خرید پا به خیابان های شهر گذاشتم یاد حرف آشنایی افتادم که می گفت : "خرمشهر هنوز خیلی به مردمش مدیون است ..."
آن روز کلامش را نفهمیدم اما اکنون با تمام وجود درک می کنم ...

سردار قاسمی  مستند راز طالب زاده

تمام آن ناگفته ها امشب در ده دقیقه آخر مستند راز بیان شد!
می اندیشیدم چقدر دغدغه های این برنامه، همان دغدغه های روایت فتح آوینی است ...
و اکنون مسرور از اینکه راه آن شهید ناتمام و ابتر نمانده، گرچه نه در زبان تصویر اما به روش نقد و نشست، مهم ادامه راه است نه شکل آن ...
به امید روزی که یاد بگیریم عکس شهدا را ببینیم و عین شهدا عمل کنیم ...


سکانس اول: افکار نویسنده
زمان : دیشب - مکان : اتاق کار

نویسنده در حال گشت و گذار در دست نوشته های قبلی است. چنگی به دل نمی زنند، حدیث نفس است. با بی حوصلگی نوشته ها را از نظر رد می کند، نگاهش به نوشته روز قدس سال قبل جلب می شود، با کنجکاوی دنبال سطرها را می گیرد. به فکر فرو می رود : "مدتیه خیلی درگیر بحرین و لیبی و مصر و تونس شدیم، انگار فلسطین مظلوم تر از قبل شده! یعنی الان اونجا چه خبره؟! نکنه ..."

سکانس دوم : اخبار روز
زمان : امروز - مکان : سر نهار

اخبار ساعت 2 داره پخش میشه، گوینده خبر می خوند، شنیدن کلمه ای توجه نویسنده رو از نهار به خبر جلب می کنه : "امروز مردم مصر در بزرگداشت یوم النکبت روز اشغال فلسطین برای اولین بار اعتراض خود را در برائت از رژیم اسرائیل فریاد زدند ..."

مصر و بزرگداشت یوم النکبت

دوباره به فکر فرو میرود : "منافقها این بار دیگه چطوری میخوان خیزش اسلامی مردم مصر رو خیزش برای رفاه اقتصادی معرفی کنند؟ این بار دیگه چطوری میخوان شعار اسلام طلبی و اسرائیل ستیزیشون رو برگردون کنند؟ یعنی بازم کسی هست که حرف های اونها رو باور کنه؟ بلندتر از این فریاد مردم مصر، دلیل و برهان دیگه ای برای رد بافته های منافقها هست؟ حتما این بار هم میگن از ایران نیرو فرستادند تا شعار بدند یا اینکه ایران بهشون پول داده تا این کار رو بکنند یا ... بالاخره یک جوری ایران رو دخیل در این کار می کنند تا با عَلَم ایران، دروغ بودن گفته هاشون رو بپوشونند!"
از چند متری صدایی میگه : "اگر شد یه روز اینها یه حرف راست بزنند!!!" نویسنده این آیه را زیر لب زمزمه می کند : "صم بکم عمی فهم لایعقلون"

تیتراژ پایانی
(باشد برعهده خواننده ...)


میخواهم برایت قصه بگویم، قصه ای پر غصه! میخواهم برایت از مظلومیت مردمی بگویم که در همسایگی ات هستند و تو بدون توجه به درد و رنجشان شب ها سر راحت بر بالین می گذاری!
آری! توئی که ادعای شیعه بودن علی را داری، همانی که در آخرین وصیت های خود از حق همسایه چنین سخن می گوید که " حق همسایه آن است که اگر برای کرایه از شما درخواست کمک کرد، به او کمک کنید" .
چگونه می شود که اینچنین توصیه ای کرده باشد اما دفاع از حق همسایه را مدنظر نداشته باشد؟!
شیعه بودن علی به همین آسانی نیست! اگر میخواهی شیعه او باشی باید تمام توانت این باشد که علی وار زندگی کنی، که اگر چنین نباشد شیعه علی بودن لافی بیش نیست و دروغی است بزرگ!

بحرین فلسطین لیبی مصر تونس

آری، میخواهم برایت قصه مردمانی را بگویم که در همسایگی ات هستند و سال هاست که ظالمان و جائران به حقشان تجاوز کرده اند و کسی نیست که از مظلومیتشان دفاع کند!
پس کجایند آنانی که داعیه ی دفاع از حقوق بشر دارند؟!
چه حقوق بشری است که برای کشته شدن دختری در خیابان های تهران که هنوز هم حقیقت مرگش آشکار نشده بیانه ها صادر کرده و مراسمات برگزار می کنند و وکیل بین المللی می فرستند اما برای جنایات فاحشی که علیه آن مردمان می شود هیچ اقدامی نمی کند!
چه حقوق بشری است که هنوز بعد از گذران سالیان سال نتوانسته است حق این مردمان مظلوم را از ظالمان و جائران متجاوز بگیرد؟!
آیا شعار حقوق بشر تنها دست آویزی برای پیشبرد اهداف شخصی خودشان نیست؟!
یا اینکه تمام اینها بازی کودکانه ای است و تمامی قدرت به دست همین ظالمان است که چنین حقوق بشری هنوز نتوانسته جلوی آنها بایستد؟!
و یا شاید هم اهداف اینان و آنان همسوئی دارد و این ادعای بزرگ دفاع از حقوق بشر تنها پرده ای است برای مخفی کردن جنایات و اهداف شوم آنان؟!
حقوق بشری که تنها ادعا باشد و هنوز نتوانسته برای این مردمان مظلوم احقاق حق نماید باید در کوزه گذاشت و فاتحه اش را خواند!
آری، این است سابقه درخشان دفاع از حقوق بشر اینان!
و تو اگر ادعای شیعه بودن علی را داری باید علی وار زندگی کنی، همانی که در هنگام شهادت به فرزندش حسن وصیت می کند « همواره دشمن ظالمان و یاور مظلومان باشید ».
در عجبم از آنکه ادعای مسلمانی دارد و برای علی عزاداری می کند اما از دفاع از حق مظلومان عالم تغافل می کند و تنها به تن آسائی خود می اندیشد!
اگر ادعای مسلمانی و پیروی از علی را داری باید بدانی که شعار « نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران » هزلی بیش نیست که همین داعیه داران حقوق بشر بر زبان تو انداخته اند!
ایدئولوژی دفاع از حقوق بشر با بی تفاوتی در برابر ملت ها و نژادپرستی هیچ سنخیتی ندارد و در تضاد تمام است. دروغی بزرگ است که برای ذهن های بیمار و کوته بین شیرین و پسندیده است، نه برای امتی که در دنیا مظهر اسلام شناخته شده است و تمام سعی و هم اش پیروی از اسلام و راه ولایت و علی است.
و تو ای دوست و هموطن! این را بدان که این شعارها اعتقادات و مذهب تو را نشانه گرفته که هرگاه دینت را از تو گرفتند براحتی خواهند توانست بر تمامی زوایای وجودی تو تسلط پیدا کنند.

-------------------------------------------------------------

پ.ن 1 : این متن رو سال قبل برای روز قدس نوشته بودم، قدسی که این روزها کمتر اخبارش را می شنویم و حتی پیگیری می کنیم! تمامی این حرکت ها از مردم فلسطین گرفته تا مصر و تونس و لیبی و بحرین، همه و همه یک معنا دارد : "قیام علیه ظلم و ستم" و رسیدن به حق و عدالت ، همان آرمان جامعه مهدوی ...
پ.ن 2 : حواسمان باشد نکند دشمن با جلب توجه به موضوعی، از دیگر موضوعات غافلمان کند ...
پ.ن 3 : چقدر فکر کردیم وظیفه ما در این حرکت هایی که در منطقه خاورمیانه شکل گرفته چیست؟
پ.ن 4 : بحرین در خون می غلتد ، لیبی و تونس هنوز می رزمند ، فلسطین به صندوق خانه اذهان برده شده و شاید در معرض توطئه ای بزرگ است و مصر ...
به امید ظهور حضرتش ...


نمیدونم برنامه پارازیت رو می شناسید یا نه، اگر نمی شناسید میتونید برید تو صفحه فیس بوکشون و برنامه هاشون رو ببینید ( اصلا توصیه نمی کنم این کار رو بکنید که اتلاف وقته مگر اینکه بخواید طبق استراتژی خودشون پارازیت های حرف هاشون رو بگیرید).
مختصر بگم که این برنامه هر هفته یکبار یا دوبار از بی بی سی فارسی (فکر کنم) پخش میشه و به تصور خودشون پارازیت های اتفاقاتی که در اون هفته در ایران افتاده رو میگیره! (هدفشون هم از این کار که کاملا مشخصه و نیازی به گفتن نیست)
این هفته بخشی از برنامه شون رو اختصاص داده بودند به این عکس:

پارازیت و بازی الاتحاد

ادامه مطلب...