سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه نشانم بده ...

«اَفلَح» از یاران مخلص امام علی(علیه السلام) بود و دارای پوستی سیاه، با این که مسلمان خوبی بود اما لحظه ای از زندگی خود گرفتار عمل دزدی و سرقت گردید و پس از انجام آن عمل فشار وجدان و ترس از خدا، او را سخت ناراحت نمود. بنابراین توبه کرد و با خود گفت به حضور علی (علیه السلام) می روم تا با جاری نمودن حدّ دزدی، مرا پاک سازد.
به محضر علی (علیه السلام) آمد و سه بار اقرار به دزدی کرد، امام (علیه السلام) چهار انگشت دست راست او را قطع نمود. او با این که ضربه سختی خورده بود، با قلبی لبریز از ایمان از محضر علی (علیه السلام) مرخص شد و به سوی خانه خود رهسپار گردید.

در این میان یکی از فرصت طلبان و دشمنان پر کینه علی (علیه السلام) به نام «ابن کَوّا» که از خوارج نهروان بود با خود گفت اکنون می روم و این شخص را بر ضدّ علی (علیه السلام) می شورانم. با نیرنگ خاصی نزد او آمد گفت: «آه، آخ، آقا جان! چه کسی دست نازنین تو را قطع کرد؟ به راستی چقدر بی رحمی؟ چقدر قساوت؟!…».
«افلح» که دلی نورانی و ایمانی استوار داشت، بر خلاف فکر خام «ابن کوّا» آن چنان شور و نشاط نسبت به علی (علیه السلام) پیدا کرد، که در بازار و محل رفت و آمد مردم، با زبان فصیح به مدح علی (علیه السلام) پرداخت و با سخنان موزون و پر معنی که از قلبی پاک و سرشار از محبت علی (علیه السلام) بر می خاست، فریاد می زد:

قطع یمینی امام حنفیّ، بدریّ، اُحُدی، مکیّ، مدنیّ، ابطحیّ، هاشمیّ، قرشیّ؛
قطع یمینی امام التّقی، و ابن عمّ المصطفی، شقیق النّبیّ المجتبی، لیث الثّری، غیت الوری، حتف العدی و مصباح الهدی؛
قطع یمینی داحی باب خیبر و قاتل مرحب و من کفر ...؛
قطع یمینی امام الحق و سید الخلق، فاروق الدین و سید العابدین و امام المتقین و خیر المهتدین و افضل السابقین و حجة الله علی الخلق اجمعین؛
قطع یمینی شجاع جواد، سخی بهلول شریف الاصل و الاصول، ابن عم الرسول و زوج البتول و سیف الله المسلول المردود، له الشمس عند الافول؛
قطع یمینی صاحب القبلتین، الصارب بالسیفین، الطاعن بالرمحین، وارث المشعرین، الذی لم یشرک بالله طرفة عین، اسمح کل ذی کفَّین و افصح کل ذی شَفَتَین، ابو السیدین الحسن و الحسین ... علی ابن ابی طالب علیه الصلوة و السلام ...

به همین منوال با شور و سوز خاصی این کلمات را می گفت و جمعیت مردم از هر سو، اطرافش را گرفته بودند چنان چه گویی سخنران خوش بیان و چیره دستی بر مردم خطبه می خواند. این خبر به امام علی (علیه السلام) رسید، امام برای او پیام فرستاد و به حضورش طلبید و نسبت به او محبت کرد و برایش دعا نمود، و او گفت: «ای امیرمؤمنان! عشق تو در گوشت و استخوانم آمیخته و اگر پیکرم را قطعه قطعه کنند، عشق تو از قلبم بیرون نمی رود…»

و امام از سوی دیگر دریافت که کوردلی بی ایمان که همان «ابن کوّا» باشد او را این گونه شوریده و پر احساس کرده است، به «ابن کوّا» فرمود: «ای فرزند کوّی! ما را دوستانی است که اگرآنان را قطعه قطعه کنیم، جز بر دوستی شان نیفزاید، و به عکس ما را دشمنانی است که اگر «شهد عسل» بر گلوی آنها بریزیم، جز بر دشمنی و کینه توزی آنها نمی افزاید. آن کس که ما را به حقیقت دوست دارد، حتماً در روز قیامت، مشمول شفاعت ما خواهد شد».

شاید اولین جمله ای که با خواندن این داستان در ذهن نقش بندد این باشد که "ایکاش ما نیز چون او محبت علی و آلش با گوشت و خونمان عجین شده باشد و ایکاش افلح دزدی نکرده بود و دستش قطع نمیشد".
میدانی دعایی که حضرت در حق افلح نمود چه بود؟

در کتاب قضاوت های حضرت علی (علیه السلام) خوندم که حضرت انگشت های افلح رو سرجاش میگذارن، دستشون رو میذارن روی انگشتهاش و دعایی میخونند، دستشون رو که برمیدارن انگشت ها به دست وصل شده بوده ...

یا علی انت الصراط المستقیم

الهی!
تو را شکر چندان که هیچ شمارنده ای یارای شمارش آن را نداشته باشد
شکرِ نعمت ولایت
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین علی ابن ابی طالب و الائمة علیهم السلام

الهی!
به حق این شب عزیز و مبارک
و به حق این عید الله الاکبر
و به حق صاحب این شب مولای متقیان علی مرتضی (علیه السلام)
ما را از محبان حقیقی آن حضرت قرار ده
که حب علی ایمان و بغضه کفر

ما را در زمره شیعیان حقیقی ولی خود قرار ده
که علی حق و الحق مع علی

ما را از رهروان ثابت قدم راه ولایت - راه ابوتراب - قرار ده
یا علی انت الصراط المستقیم

_____________________________
پ.ن : عیدتون مبــــــــــــــــــــــــــــارک ، این هم عیدی امشب
http://up.iranblog.com/images/wvn7g6lqdm2prm9pwgvv.wma

ان شاء الله که لبریز از حب مولا بشید.