سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه نشانم بده ...

* پلان 4: نمای داخلی؛ منزل سینا؛ سالن پذیرایی
سینا pm بهمن رو میخونه، از لحن مستاصل و مصرانه بهمن تعجب میکنه که یه آدم غریبه چه کار مهمی میتونه با اون داشته باشه، آنلاین میشه و id بهمن رو add میکنه.
قبل از اینکه بهمن درخواست رو قبول کنه سینا خودش رو معرفی میکنه و از بهمن علت pm گذاشتنش رو می پرسه.
سوالات بهمن شروع میشه، از اینکه سینا کیه و چه نسبتی با زهره داره، اصلا زهره رو از کجا و چطوری میشناسه، اینکه موقعیت زهره نوشته شده "با سینا در ارتباطه" یعنی چی؟
سینا به سوال ها جواب میده :
"هیچ آشنایی با اون ندارم، بهم درخواست ارتباط داده بود، رفتم پروفایلش رو نگاه کردم ببینم از دوستامه یا نه، اسم یکی از دوستام رو تو لیست دوستاش دیدم، گفتم حتما دوستم میشناسدش برای همین منم درخواستش رو قبول کردم ..."

* پلان 5: نمای داخلی؛ منزل بهمن؛ اتاق خواب
سوالات بهمن بیشتر و بیشتر میشد و جواب های سینا براش قانع کننده نبود!
انگار نمیخواست باور کنه سینا و زهره هیچ ارتباط و نسبتی با هم ندارن!
انگار بهونه ای که برای دل کندن بهش امید بسته بود داشت از دست میرفت!

* پلان 6: نمای داخلی؛ منزل سینا؛ سالن پذیرایی
سینا که تازه علت استیصال بهمن رو فهمیده بود و از اون همه سوال و جواب برای قانع کردن بهمن خسته شده بود تصمیم گرفت واقعیت رو به بهمن بگه ...